در ابتدا که SteamWorld Quest: Hand of Gilgamech را تجربه کردم، به هیچوجه از ذهنم رد نشد که این بازی تبواند تا این حد اعتیادآور باشد. همه چیز در بازی به قدری زیبا و درست کنار یکدیگر چیده شدهاند که تا ساعتهای متوالی بتوانید از آن لذت ببرید. راستش را بخواهید بعد از چند ساعت تجربه باز هم متوجه نشدم که چرا این بازی برایم بسیار لذتبخش است اما بعد از کمی تمرکز به اتفاقی که در جریان است متوجه شدم که چه چیزی «دست گیلگامش» را از باقی بازیهای همسبک خود متمایز میکند.
بازی از همان ابتدا با یک روایت ساده آغاز میشود؛ پسری که از شنیدن داستانهای جن و پری خسته شده است و از پدربزرگش میخواهد که داستانی راجع به اژدها و شوالیه بگوید و همانطور که میتوانید حدس بزنید، بازی در این قصه اژدها و شوالیه روایت میشود که با دو شخصیت اصلی آغاز میشود. قصه از آنجایی شروع میشود که یکی از شخصیتها به دنبال پیدا کردن قارچ برای درست کردن یک معجون جادویی است اما وقتی قصه را جلوتر میبرید متوجه میشوید که روستای شما مورد تهاجم دشمنانی قرار گرفته است که آنها را پیشتر ندیده بودید و اینجاست که باید به کمک چند نفر دیگر، آنها را از شهرتان خارج کنید.
بر خلاف اندازه کوچک بازی، روی دیالوگها و روایت توجه ویژهای شده است؛ به طوری که شاید در هر منطقه بازی چند دقیقه از وقت خود را به صحبت کردن با دیگر شخصیتها بپردازید. البته دیالوگهایی که در طول بازی گفته میشود، اکثر اوقات از مسیر خود خارج میشوند و با این که شاید از کمدی و طنازی شخصیتها لذت ببرید، اما کمی که پیش رفتم متوجه شدم که این دیالوگهای طنز حتی حین لحظات حساس بازی تکرار میشوند که کمی آن لحظه حساس را خراب میکنند.
نکته جذابی که در بازی و روایت انجام شده است، آوردن المانهای مدرن به یک داستان قدیمی است. یعنی در بازی که باید با شوالیه و جادوگر مسافرت کنید، رباتی از آینده به بازی میآید و یا دختری با اسلحه امروزی به نجاتمان میآید و با این که از چند خط زمانی و دنیای مختلف، شخصیتهای قابل بازی اضافه میشوند، اما به خوبی در خط داستانی و روایت قرار میگیرند و به هیچ وجه سعی نشده است که به زور و با بیدقتی در کنار یکدیگر قرار بگیرند.

همانطور که گفتم این یک بازی نقشآفرینی نوبتی است و باید سعی کنید که با استفاده از قدرتها و یا همان کارتهایی که در اختیار دارید، باید در مقابل دشمنان بایستید. در ابتدای بازی شاید انجام این کار بسیار ساده به نظر میرسد اما اگر یاد نگیرید که چگونه دستهکارتهای خود را بچینید و از آنها در طول بازی درست استفاده کنید، مطمئن باشید که مراحل را نمیتوانید با موفقیت رد کنید. در طول بازی یک سری کارتها وجود دارند که تنها یک بار در طول مرحله قابل استفاده هستند پس دقت کنید که حتما به درستی از آنها استفاده کنید.
سختترین بخش بازی زمانی است که بخواهید، کارتهای خوب خود را برای باسفایتهای بازی حفظ کنید. مینیباسهای بازی در این میان مزاحم کار میشوند و نمیگذارند که به همین راحتی کارتها و مهارتهای قدرتمند خود را استفاده کنید؛ همین موضوع باعث ایجاد چالشی جذاب و سرگرمکننده میشود که اگرهوشمندانه عمل کنید به راحتی میتوانید از پس این چالشها بربیایید که البته جذابیت بازی نیز به همین است.
در ابتدای هر مرحله میتوانید دستکارتها و قهرمانان خود را انتخاب کنید. حتما دقت داشته باشید که این یک بازی نقشآفرینی است و هر تصمیمی که بگیرید در طول بازی به نجاتتان میآید و یا برای شما مضر است. انتخاب قهرمانان و دستکارتها باید بر اساس یک سری پارامترهای کلی انتخاب شود. مثلا اگر احساس میکنید که قهرمانان شما مقدار سلامتی زیادی از دست میدهند پس حتما سعی کنید یک قهرمان احیابخش انتخاب کنید و یاد بگیرید که چه موقع، چه کسی را به خوبی احیا کنید و از این نیرو کمال استفاده را داشته باشید.
در بازی از المانهای سری «دارک سولز» استفاده شده است. اگر المان Bonfire را به یاد داشته باشید، حتما «مجسمه شوالیه» را نیز به خوبی در این بازی درک خواهید کرد. وقتی از آن استفاده میکنید خود به خود بازی خود را ذخیره میکنید، سلامتی خود را کامل میکنید و البته دشمنان بازی که کشته بودید، دوباره زنده خواهند شد.
جلوههای بصری بازی کاملا کارتونی است و انیمیشنها بسیار ساده و در حد بازیهای موبایلی است اما همین جلوههای ویژه به خوبی کار خود را انجام میدهد. طراحی قهرمانان و دشمنان نیز بسیار خلاقانه و جذاب است و میتوان اعتراف کرد که ترکیب و کنار هم قرارگیری شخصیتهایی با طراحی قدیمی و مدرن بسیار چشمنواز است. به طور کلی اگر به دنبال عنوانی سرگرمکننده در سبک نقشآفرینی نوبتی هستید، پس حتما سعی کنید که SteamWorld Quest: Hand of Gilgamech را تجربه کنید؛ اگر قسمتهای قبلی این بازی را انجام داده باشید قطعا میدانید که با چه بازی پویا و جذابی سر و کار دارید.