در حالی که نسل نهم از زمستان سال ۲۰۲۰ آغاز شده است، آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چند بازی واقعا حس و حال نسل جدید را با موفقیت به شما منتقل کردهاند؟ شخصا آنقدری که در ابتدای نسل هشتم با بازیهای یک سال اول به وجد آمده بودم، با یک سال اول نسل نهم به وجد نیامدم. البته، اصلا قصد پایین آوردن ارزش بازی تاریخسازی مثل Elden Ring یا بسیاری از عناوین دیگر را ندارم، ولی هم الدن رینگ روی کنسولهای نسل هشتمی در دسترس است و هم بسیاری دیگر از بازیهای خوب یک سال اخیر.
با این حال، Guerilla Games که در ضیافت عرضهی کنسول نسل هشتمی پلیاستیشن در سال ۲۰۱۳، یک بنچمارک گرافیکی را برای این کنسول با نام Killzone Shadow Fall آماده انتشار کرده بود، این بار قریب به ۱۶ ماه دیرتر عمل کرده است، ولی با آمادهسازی یک شاهکار، طعم نسل نهم را به مخاطب میچشاند.

یک داستان عمیقتر، یک تهدید خطرناکتر
گوریلا گیمز با کیلزون شدو فال نشان داده بود که خوب بلد است چطور باید در ابتدای نسل، یک بازی نفسگیر را تحویل مخاطب داد. البته، شدو فال حتی بهترین نسخهی فرنچایز دوستداشتنیاش هم نیست و نواقص زیادی دارد، ولی کماکان آن را به عنوان مهر تضمین کیفیت سونی روی کنسول نسل هشتمیاش میدانیم. آن زمان، موتور گرافیکی دسیما (Decima) یک بچه غول سرشار از پتانسیل بود. دسیما هنوز ارج و قرب امروزی را پیدا نکرده بود و فقط برشی از آن چیزی بود که گوریلا با Horizon Zero Dawn نشانمان داد و مدتی بعد هم کوجیما با Death Stranding، قدم در همان مسیر گذاشت. حالا از زمان عرضه شدو فال حدود ۹ سال گذشته و دسیما هم تغییرات زیادی را به خود دیده است.
بازی هورایزن فوربیدن وست اگر به عرضه پلیاستیشن ۵ میرسید، حتی توانایی بیشتری برای تاثیرگذاری داشت. با این حال، میگویند ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. گوریلا گیمز شتابزده عمل نکرد و پلیاستیشن هم آنها را وادار به اتخاذ تصمیمات عجولانه نکرد. بعد از گذشت ۱۶ ماه از شروع نسل نهم، بالاخره طعم واقعی نسل جدید را با فوربیدن وست چشیدیم. Horizon Forbidden West مثل همان تابلوی خوشآمدگویی به مسافران در ابتدای یک شهر است. شاید با خود بگویید که فوربیدن وست برای کنسول نسل هشتمی سونی هم عرضه شده است، اما واقعیت اینجاست که تجربه نکردن این بازی روی PS5 ظلم بزرگی در حق آن است.
شش ماه از وقایع نسخهی قبل گذشته است، اما ماجراجوییهای الوی (Aloy) قهرمان فرنچایز دوستداشتنی گوریلا گیمز تمامی ندارد. اخیرا چیزی در سطح زمین شیوع پیدا کرده است که منجر به مسمومیت و از بین رفتن جانداران میشود. الوی در حال جستجو برای پیدا کردن یک بکآپ از گایا (GAIA) است تا از بروز فاجعه جلوگیری کند. الوی متوجه میشود که سایلنس، کاراکتر مرموز و عجیب نسخهی پیش او را به سمت غرب ممنوعه فرا میخواند. الوی نیز رهسپار سفری خطیر اما مهم میشود تا بار دیگر ناجی زمین و زندگی روی آن باشد.
الوی
الوی، یکی از مهمترین کاراکترهای خلق شده در دنیای پلیاستیشن است. الوی از همان ابتدای کودکی با نشان دادن روحیهی مبارز و ماجراجوی خود، پیشنیازهای لازم برای تبدیل شدن به یک قهرمان را در خود جای داده بود و نسخه قبلی، تنها مقدمهچینی برای تبدیل او به یکی از شخصیتهای ماندگار خانوادهی پلیاستیشن بود. با نقشآفرینی خارقالعاده اشلی برچ، الوی حالا یک شخصیت پختهتر، جسورتر و مصممتر است و به خوبی میداند که سرنوشت زمین به او و اعمالش گره خورده است. کنشها و واکنشهای او با اطرافیانش، اگرچه تا حدی به واسطهی سیستم تصمیمگیری بازی وابسته به شماست، اما به خوبی نمایانگر تکامل هرچه بیشتر بازی در زمینه شخصیتپردازی و قصهگویی است. در بازی شاهد بازگشت شخصیتهای آشنایی نیز هستیم که در صدر این لیست میتوان به سایلنس با نقشآفرینی عالی لنس ردیک و ارند با نقشآفرینی جان هاپکینز هستیم.
ماجراهای الوی در غرب ممنوعه مثل یک قصه طولانی و پرجزئيات است؛ فراز و نشیبهای خاص خودش را دارد، آکنده از اتفاقات هیجانانگیز است و کاراکترهای زیادی را هم در خود جای داده که هر یک در پیشبرد داستان نقش خاصی را ایفا میکنند. همهچیز اندکی از سادگی نسخهی قبلی فاصله گرفته و به بلوغ خاصی رسیده است. درست مانند تمامی بخشهای بازی، داستان و روایت فوربیدن وست نیز نسبت به زیرو داون تکامل پیدا کرده و عظیمتر شده است.
البته، همه ابعاد هورایزن فوربیدن وست خالی از اشکال نیست. سیستم انتخاب که در مورد آن کمی صحبت کردیم، در بازی وجود دارد ولی عمق آن اصلا به اندازهی نمونههای خوب سبک نقشآفرینی نیست. اگرچه که این انتخابها در ادامه روند بازی تاثیری جزئی دارند، اما همیشه حس میکنید که انتظار تاثیرگذاری بیشتر این تصمیمات روی روند بازی را داشتهاید و این انتظار هیچگاه برآورده نشده است.

عظیمتر، بهتر و زیباتر از همیشه
کاری که Horizon Forbidden West به خوبی از انجام آن برآمده، نشان دادن مسیر صحیحی است که یک دنباله باید طی کند. هورایزن زیرو داون یکی از بهترین بازیهای نسل هشتم بود، در واقع حتی آنقدری مشکل حاد نداشت که انتظار رفع چیز خاصی را در دنباله آن داشته باشیم. همین مسئله، کار را برای سازندگان سختتر میکند. وقتی میدانید کجای کارتان مشکل داشته است، راحتتر میتوانید به بهبود وضعیت فکر کنید. ولی وقتی پروژهی قبلی آنقدر موفق بوده که انتظارات هم به صورت پیشفرض از دنبالهی آن بالاست، آنوقت کار سخت میشود و هر سازندهای نمیتواند از پس این ماموریت دشوار بربیاید.
هورایزن زیرو داون، اولین تلاش گوریلا گیمز برای ساخت یک بازی اکشن نقشآفرینی بود. از حیث میزان دوز نقشآفرینی در بازی، میتوانیم آن را با عنوانی مثل Assassin’s Creed Origins مقایسه کنیم، البته یوبیسافت قبلا ایدهی اضافه کردن المانهای نقشآفرینی به بازیهایش را با فرنچایز Far Cry امتحان کرده بود ولی این مسیر برای گوریلا گیمز کاملا بکر و جدید است.
در فوربیدن وست، همهچیز یک یا چند گام به جلو رفته است. سیستم تصمیمگیری بازی علیرغم تمام نواقص خود، تا حدی حس و حال یک بازی نقشآفرینی را به شما منتقل میکند. سیستم لوت کردن به اندازهی نسخهی قبلی مهم است و ساخت و ساز و تواناییها، نقش مهمی در پیشبرد بازی ایفا میکنند. با این حال، همه چیز به این موارد خلاصه نمیشود. فوربیدن وست یک بازی بسیار وسیع است. وسعت نقشهی این بازی بیشتر از نسخهی قبلی است و از لحاظ کیفی نیز با یک اثر فوقالعاده طرف هستیم. گوشه به گوشهی این دنیا، چیزی برای جستجو قرار گرفته است. حالا و شبیه به چیزی که قبلا در عناوینی چون The Witcher 3 شاهدش بودیم، هر گوشه از جهان بازی میتواند محل اسکان شخصیتی باشد که برای شما یک ماموریت فرعی در چنته دارد. سیستم ماموریتهای فرعی بازی عظیمتر، بهتر و سرگرمکنندهتر از نسخهی قبلی عمل میکند. نسخه قبلی هم بهخاطر زیبایی بیحد و حصر محیطها، همواره شما را ترغیب به گشت و گذار میکرد، اما این بار، دنیای بازی از پویایی بیشتری برخوردار است و محتوای بیشتری هم برای تجربه در بازی قرار گرفته.
ساختار ماموریتهای اصلی هم به بلوغ کمنظیری رسیده است. خبری از ماموریتهای کوتاه و بیهدف که فقط برای طولانیتر کردن زمان بازی طراحی شدهاند، نیست و با ماموریتهایی جذاب، طولانی و پرپیچ و خم طرف هستیم که وارد شدن به هر کدام، مساوی است با لذت بردن از روند مرحله. تعداد ماموریتهای اصلی بازی زیاد نیست؛ با این حال شاهد ماموریتهایی هستیم که همگی، طولانی هستند و گوریلا گیمز به خوبی توانسته از پس این چالش بزرگ بربیاید. ماموریتهای اصلی فوربیدن وست آنقدر خوب ساخته و پرداخته شدهاند که علیرغم مدت زمان طولانی آنها، به هیچ وجه وقتی مشغول طی کردن آنها هستید متوجه گذر زمان نخواهید شد.
سیستم مبارزات بازی از دیگر نقاط قوت آن است. در حالی که گاهی بازیهای نقشآفرینی با ضعف در سیستم مبارزات مواجهاند، Horizon Forbidden West یک اکشن نقشآفرینی است و هر مبارزه در آن شما را به وجد درمیآورد. کمان معروف الوی این بار هم یک همراه قابل اطمینان برای شماست و با انواع و اقسام تیرهای این کمان، میتوانید با استراتژیهای مختلف دشمنان را از بین ببرید. از سوی دیگر، نیزه الوی (اگر بتوان آن را دقیقا نیزه نامگذاری کرد) حالا نقش مهمی پیدا کرده است و با ارتقای آن، میتوانید روی داشتن یک اسلحهی قدرتمند در مبارزات حساب ویژهای باز کنید. ترکیب یک سلاح دوربرد یعنی کمان الوی با یک سلاح مخصوص مبارزات نزدیک یعنی نیزه او، باعث شده است تا شما در نبردها هم بتوانید دشمنان نزدیکتر را کنترل کنید و هم دشمنانی که از شما دورتر هستند.
در از بین بردن دشمنان، علاوه بر دو سلاح اصلی که به آنها اشاره کردیم، دو عنصر دیگر نیز اهمیت فراوانی دارند. اولی، سیستم مخفی کاری بازی است. هورایزن فوربیدن وست یک بازی نسبتا چالشبرانگیز است. وقتی که مشغول به تجربهی بازی روی درجه سختی متوسط آن میشوید، بارها ممکن است در بازی کشته شوید. در واقع، Horizon Forbidden West به شما باج نمیدهد. اگرچه ابزارهای بسیاری برای از بین بردن دشمنان دارید، اما کماکان به لطف هوش مصنوعی نسبتا خوب دشمنان و شدت صدمهای که ضربات آنها به شما وارد میکند، همواره در خطر هستید.
همچنین در طول نبردها میتوانید از تلههایی که الوی امکان ساخت آنها را دارد نیز استفاده کنید. البته استفاده از این تلهها تنها مربوط به زمانی که دشمنان متوجه حضور شما در محیط شدهاند، نمیشود و حتی در مخفیکاری هم این تلهها به کمک شما میآیند.
تنوع بالای دشمنان در بازی هم واقعا قابلتحسین است. در حالی که زیرو داون از لحاظ تنوع ماشینهای متخاصم میتوانست بهتر عمل کند، حالا و در راستای همان «بزرگتر، بهتر و زیباتر» شدن همهچیز، ماشینهای جدیدی نیز به بازی اضافه شده است که هر کدام به نوعی میتواند به سردرد شما در مبارزهها تبدیل شود. همانطور که ابزار مختلفی برای قلع و قمع کردن ماشینها در اختیار دارید، آنها هم چه از لحاظ عددی و چه از لحاظ کیفیت حملات، میتوانند شما را آزار دهند. مبارزات در فوربیدن وست تاکتیکیتر از چیزی است که احتمالا در ذهن دارید و هر چقدر هم در بازی پیشروی میکنید، به لطف آزاد شدن تجهیزات، قابلیتها و مهارتهای جدید، احساس میکنید که همهچیز تاکتیکیتر شده است.

و این طبیعت شگفتانگیز
هورایزن فوربیدن وست، در واقع یک بازی میاننسلی است. با این حال، به وضوح میتوان متوجه شد که تمرکز سازندگان روی ارائه یک تجربه نسل نهمی به کاربران پلیاستیشن ۵ بوده است. هورایزن فوربیدن وست زیباترین بازی عرضهشده روی جدیدترین کنسول سونی است و با شایستگی تمام این لقب را به خود اختصاص میدهد. از همان لحظهای که وارد بازی میشوید، گرافیک بازی تکاندهنده عمل میکند و محال است که تحت تاثیر قرار نگیرید.
نورپردازی بازی درست مثل نسخه قبلی خارقالعاده عمل میکند و بافتهای باکیفیت، باعث میشوند تا هرچه بیشتر در زیبایی بازی غرق شوید. طراحی هنری بازی شگفتانگیز است و هر قاب از بازی پتانسیل تبدیل شدن به یک تابلوی نقاشی را دارد. نکته جالب، وجود اقلیمهای مختلف در دنیای هورایزن فوربیدن وست است. اگر فکر کردهاید فقط با محیطهای جنگلی و سرسبز سر و کار دارید، سخت در اشتباهید. کوهستانهای برفی که در بسته الحاقی نسخهی قبلی، یعنی The Frozen Wilds بیشتر با آنها سر و کار داشتیم، بار دیگر بازگشتهاند تا در کنار صحراهای بیآب و علف، سواحل استوایی و بقایای شهرهای دوران اوجگیری تکنولوژی، دنیایی متنوع، زیبا و پرجزئیات را زیر پای شما قرار دهند. حتی زیر آب هم به شکلی واقعی و پرجزئیات ساخته شده است تا بتوانید زیر آب را نیز بگردید. انیمیشنهای بازی نیز فوقالعاده از آب درآمدهاند و حتی دیگر خبری از انیمیشنهای ضعیف صورت برای شخصیتها نیست و اتفاقا با یکی از بهترین بازیها از نظر انیمیشنهای صورت طرف هستیم.
بازی روی PS5 دو مود گرافیکی مختلف دارد. اولین مود، با قفل کردن نرخ فریم روی ۳۰، رزولوشن 4K را هدف میگیرد. بازی در این حالت بسیار زیباست. اگرچه نرخ فریم ۳۰ یک استاندارد نسل هشتمی به حساب میآید و احتمالا در این نسل افراد خیلی کمتری به سراغ آن خواهند رفت، ولی با توجه به رزولوشن بالا، استفاده از این مود حتی برای دقایقی هم که شده، خالی از لطف نیست. کیفیت تصویر در این حالت بسیار بالاست و بارها و بارها توقف خواهید کرد تا از جهان شگفتانگیزی که گوریلا گیمز ساخته لذت ببرید.
حالت گرافیکی بعدی، نرخ فریم را به ۶۰ میرساند اما رزولوشن افت محسوسی پیدا میکند. در این حالت، دیگر خبری از ضعفهای نرخ فریم ۳۰ نیست و همهچیز بسیار روانتر و بهتر اجرا میشود. مبارزات هورایزن فوربیدن وست در این حالت پرهیجانتر دنبال میشوند ولی تمامی این مزایا، در گروی یک عیب بزرگ است و آن چیزی نیست جز افت محسوس رزولوشن که هر چه صفحهی نمایش بزرگتری داشته باشید، بیشتر به چشم میآید. البته رزولوشن در این حالت هم خیلی بد نیست، ولی خبری هم از آن وضوح تصویر بالای حالت ۳۰ فریم بر ثانیه نیست.

هورایزن فوربیدن وست، یک تجربه واقعی از نسل نهم است. انحصاری جدید سونی هم از لحاظ گرافیکی یک بازی سرآمد به حساب میآید و هم با به ارث بردن تمامی ویژگیهای مثبت نسخه قبلی و بزرگتر و بهتر کردن آنها، خودش را تبدیل به یک دنبالهی شایسته برای یکی از بازیهای بسیار خوب نسل هشتم کرده است. کاری که هورایزن فوربیدن وست انجام داده، کاریست که خیلیها از انجام آن عاجز هستند، و آن کار چیزی نیست جز ارائه یک بازی که لحظه به لحظه وقت گذراندن در آن مایه لذت است.