یک سری تصمیمات برای همیشه نتیجه کارها را دستخوش تغییر میکند. گاهی این تغییرات مثبتاند و گاهی هم منفیتر از چیزی که فکرش را میکنید. از همان موقع که خبر از تصمیم دایس برای عدم گنجاندن کمپین داستانی در جدیدترین محصول آنها، بتلفیلد ۲۰۴۲ (Battlefield 2042) به بیرون درز پیدا کرد، انگشت انتقادات به سمت این بازی گرفته شد. متاسفانه، سازنده نتوانسته با یک بازی خوب، جواب دندانشکنی به منتقدین عجولاش بدهد و محصول نهایی، چیزیست که نبود یک کمپین داستانی کوچکترین مشکل آن است!
جنگهای چندنفره
میگویند جنگ اول به از صلح آخر است؛ پس بیایید همینجا سنگهایمان را وا بکنیم و توضیح دهم که چرا نبود یک کمپین داستانی در بتلفیلد ۲۰۴۲، یک ایراد است. اولا، وقتی به گانپلی و ستینگ بازی توجه میکنید، خصوصا آن بحث تمرکز روی طوفانها که جلوتر بیشتر به آن خواهیم پرداخت، خواهید دید که پتانسیل فوقالعادهای برای خلق یک بخش تکنفره هر چند کوتاه وجود داشته اما سازنده به کلی آن را نادیده گرفته است. آیا تماما چندنفره بودن یک بازی مشکلی دارد؟ خیر. مثلا Overwatch هم کمپین داستانی ندارد، اما آن بازی، نه با مشکلات محتوایی بتلفیلد ۲۰۴۲ مواجه بوده و نه ۷۰ دلار برای چنین پکیج ناقصی از گیمر طلب کرده است. بنابراین، وقتی ناشر از گیمر ۷۰ دلار پول طلب میکند و بازیاش در کنار مشکلات فراوان، کمبود محتوا هم دارد، نبود کمپین داستانی آن هم در نسخهای از این فرنچایز که مخاطبان به داشتن کمپین داستانی در آن عادت دارند، یک کمکاری مطلق از سمت سازنده است و هیچ بهانهای برای آن نمیتوان تراشید.

حالا که بتلفیلد ۲۰۴۲ صرفا روی بخش چندنفره تمرکز دارد، شاید از خود بپرسید که دقیقا چه مودهایی را در خود جای داده است؟ بازی به صورت کلی دارای سه مود اصلی است. مود اول یا همان All-Out Warfare، دو حالت را در خود جای داده که یکی همان حالت همیشگی و محبوب بتلفیلد یعنی Conquest و دیگری Breakthrough هستند. یکی دیگر از مشکلات بزرگ بازی همینجا نمایان میشود.
در بتلفیلد ۲۰۴۲ همهچیز عظیمتر از همیشه به نظر میرسد. نقشهها به شدت بزرگتر شدهاند و در نسخههای نسل نهمی، بازی میتواند پذیرای ۱۲۸ بازیکن باشد که نسبت به قبل، دو برابر است. همهچیز نشاندهنده این است که بتلفیلد ۲۰۴۲ قرار است کاملترین تجربه از جنگهای مدرن را به ارمغان بیاورد. به لطف گانپلی فوقالعاده، قابلیتهای جالب هر کاراکتر و وسایل نقلیه که چاشنی همیشگی نبردهای آنلاین بتلفیلد هستند، بازی تا حدی هم به چنین سطحی نزدیک میشود. اما چه چیزی جلوی آن را میگیرد؟ جاهطلبی بیحدوحصر آن! این عظمت بازی در قیاس با گذشته شاید برای یکی دو بازی شما را تحت تاثیر قرار دهد، ولی خیلی زود رنگ میبازد و بیشتر حس کلافگی شما را فرا میگیرد. چرا کلافه؟ چون این بزرگتر شدن نقشهها و تعداد بازیکنها، گیمپلی بازی را هم تا حد زیادی دستخوش تغییر قرار داده است. شما در بسیاری از مواقع، خود را همواره در حال دویدن میبینید. خصوصا در حالت Conquest، در بسیاری از مواقع شما از درگیریها دور هستید و باید برای رسیدن به هدف، بدوید! این مسئله وقتی بیشتر روی اعصابتان میرود که وضعیت وسایل نقلیه را در بازی میسنجید. وسایل نقلیه یا قبلا اشغال شدهاند یا باید تازه از پایگاه خودی، آنها را به سمت دشمن ببرید که خودش یک پروسه عذابآور دیگر است.

این دویدنهای خستهکننده و نامتناهی در حالت Breakthrough کمتر به چشم میآید؛ حالتی که در آن یک تیم در نقش مدافع باید از نقاطی خاص در نقشه دفاع کند و تیم مهاجم، باید سعی کند آن نقاط را تسخیر کند. در این حالت با توجه به کمتر بودن نقاط درگیری، به صورت کلی نبردها متمرکزتر پیگیری میشوند و راحتتر میتوان با بازی ارتباط برقرار کرد.
پورتالی به گذشته
یکی از بخشهایی که سازندهها قبل از عرضه مانور زیادی روی آن داده بودند، مود Portal بود. در این مود، شاهد بازگشت نقشهها، اسلحهها و ادوات جنگی مختلفی از چندین بازی قبلی فرنچایز؛ مثل Battlefield 3 و Battlefield Bad Company 2 در کنار Battlefield 1943 هستیم. حالت پورتال، نوعی حالت کامیونیتیمحور (Community-based) به شمار میرود که در آن گیمرها میتوانند بر اساس سلیقه خودشان، قوانین هر بازی را تعیین کنند. سپس، بازی را به اشتراک بگذارند تا دیگر گیمرها هم به آن بازی بپیوندند. قوانینی همچون اسلحههای هر تیم، میزان سلامتی آنها و … همگی در دست مغز متفکر هر بازی است.
حالت پورتال، تا حد زیادی توانسته بازی را از منجلاب شکست نجات دهد. وجود قوانین متغیر و تبیینشده توسط یک کاربر در هر بازی، باعث شده تا همهچیز بسیار گوناگون و متنوع به نظر برسد. در این حالت، هر مبارزه حال و هوای خاص خود را دارد و ترکیب آن با نوستالژی حاصل از تجربه مجدد برخی چیزها که در بهترین بتلفیلدها با آنها روبرو شدهایم، حس و حال خوبی را به مخاطب منتقل میکند.

در نهایت هم به حالت Hazard Zone میرسیم که با الهام از Escape From Tarkov ساخته شده است. در این حالت PvPvE شما در قالب جوخهای ۴ نفره، باید در نقشه به استخراج یک سری درایو حاوی اطلاعات بپردازید. هر کدام از این درایوها توسط گروهی از دشمنان که توسط هوش مصنوعی کنترل میشوند، حفاظت شدهاند و در کنار جوخه شما، یک سری جوخه دیگر نیز متشکل از دیگر بازیکنان آنلاین، به دنبال هدفی مشترک با هدف شما هستند. این حالت هم جذابیتهای خاص خودش را دارد و تا حدی هم حال و هوای بخش دارک زون در The Division را تداعی میکند. با این حال، حتی همین بخش جذاب هم از دیگر مشکل بزرگ بازی رنج میبرد.
سرورهای بتلفیلد ۲۰۴۲ هنگام تجربه بازی در ناپایدارترین حالتی که میتوانید تصور کنید به سر میبردند! بارها و بارها مشکل بیرون افتادن از سرور برای نگارنده رخ داد و حتی گاهی اوقات در متصل شدن به سرورهای بازی هنگام ورود به آن، مشکل وجود داشت. برای یک بازی تمام آنلاین، این یک سم مهلک است. بخش Hazard Zone در این بین بیشترین مشکل را داشت و برای ورود به آن زمان زیادی از بین میرفت.
در نهایت هم به سیستم جدید Specialistها میرسیم که به نوعی جایگزین سیستم کلاسبندی سابق شده و نکات مثبت و منفی خاص خود را دارد. از برخی جهات، این کاراکترها به دلیل اینکه هر کدام قابلیت منحصر به فردی دارند، راه را برای شما باز میگذارند تا به شیوههایی نوین بازی را تجربه کنید. اما، از طرف دیگر، اهمیت وجود کلاسهای مختلف در هر جوخه از بین رفته و این قضیه مقداری بازی را از توازن خارج کرده است.
چهره زشت جنگ
شاید با خواندن میانتیتر، فکر کنید که اگر نگارنده از گرافیک بتلفیلد ۲۰۴۲ راضی نیست، دقیقا چه چیزی میتواند او را راضی کند! با این حال، یکی دیگر از مشکلات اساسی بتلفیلد ۲۰۴۲، بحث مشکلات فنی آن است. بله، گرافیک بازی فوقالعاده است. تخریبپذیری بازی هنوز هم جالب توجه است (اگرچه دیگر انقلابی نیست) و تغییرات آب و هوایی به زیبایی در بازی پیادهسازی شده است. با این حال، درست به مانند بقیه بخشهای بازی، این نکات مثبت هم زیر سایه نکات منفی بزرگی رفته است.
مشکلات فنی در بتلفیلد ۲۰۴۲ بیداد میکند. اگر از بیرون افتادن از سرور جان سالم به در ببرید، ممکن است برای مدتی طولانی نرخ فریم بازی شما از ۶۰ به چیزی زیر ۳۰ تقلیل پیدا کند. همین مشکل به قدری فراوان و آزاردهنده بود که به خاطر آن نتوان نمره قابلقبولی به کیفیت فنی بتلفیلد ۲۰۴۲ داد. اما، مشکل در همین افت فریمهای عجیب خلاصه نمیشود و بازی مشکلات دیگری نظیر غیب شدن ناگهانی چیزهای مختلف را نیز در خود جای داده و از حیث مشکلات فنی، پکیج کاملی است.

با این حال، جنبههای گرافیکی مثبت بسیاری هم در بازی وجود دارد که اگر این مشکلات فنی نبود، شاید بیشتر فرصت عرضاندام داشتند. نورپردازی بازی بسیار خوب است و افکتهایی چون دود و آتش، شما را میخکوب میکنند. اجرای بازی با چنین وضعیت گرافیکی مطلوبی در حالی که ۱۲۸ بازیکن هم در هر نقشه حضور دارند، شبیه به معجزهایست که فقط کنسولهای نسل نهمی از پس عملی کردن آن برمیآمدند. نقشههایی که در بتلفیلدهای قبلی شاهد آنها بودهایم، در بتلفیلد ۲۰۴۲ به بهترین شکل ممکن بازآفرینی شدهاند و شما را چند سالی به عقب پرتاب میکنند، زمانی که همهچیز بهتر بود و بازی کردن هم حال و هوای دیگری داشت…
از لحاظ صوتی نیز مثل همیشه بتلفیلد در سطح بالایی قرار دارد. موسیقیهایی با ضرباهنگ بالا در منوها و مواقعی که مستقیما در بازی نیستید، چاشنی مناسبی هستند. صداگذاری اسلحهها نیز عالی انجام شده و همه جنبههای فنی، به شما کمک میکنند تا بیشتر با گانپلی بتلفیلد ارتباط برقرار کنید.
در پایان، باید گفت که بتلفیلد ۲۰۴۲ بیش از هر چیز به خاطر تصمیمات سازندگانش مجازات شده است. وقتی خبری از کمپین داستانی نیست، سازنده باید بتواند فکری به حال محتوای بازی بکند و همان محتوای موجود در بازی هم نباید درگیر مشکلات عجیب و غریب فنی شود. تصمیمات دیگر مثل تغییر سیستم کلاسبندی بازی نیز، مثل شمشیر دولبه عمل کردهاند و نکات مثبت و منفی خاصی را با خود به همراه داشتهاند. بتلفیلد ۲۰۴۲، در حال حاضر مثل یک زیربنا عمل میکند. فعلا سازهی خوبی روی آن سوار نشده، اما در آینده شاید وضعیت بهتری پیدا کند. فقط، باید امیدوار بود که تا آن موقع، تعداد بازیکنان آن به صفر میل نکند.